كتاب «احمدشاه مسعود به روايت صديقه مسعود» روايت با جزييات تلخ و شيرين از زندگي احمدشاه مسعود است كه با ترجمه افسر افشاري ترجمه شد و به دليل روايت خاصش مورد توجه دوستداران مسعود قرار گرفت. در اين كتاب خواننده در كنار جنگ از زندگي و عاشقانههاي چريك پنجشير هم مطلع ميشود.
خواندن كتاب «احمدشاه مسعود به روايت صديقه مسعود» شما را با پستي و بلندي قهرماني آشنا ميكند كه تنها حامي مردمان زجرديده افعانستان نيست؛ او شخصيت ديگري هم دارد كه عاشق ادبيات و تاريخ است و حالا بعد از مرگش پريگل كه خانواده مسعود او را صديقه مينامند، ما را با روي ديگر زندگي همسرش آشنا ميكند، از قلب درد كشيده، آرزوهاي به ثمر ننشسته و دره پنجشير ميگويد كه تا قبل از جنگ مثل سرزمين پريان بود و امروز هنوز جنگ آن را رها نكرده است.
پريگل در نخستين سطور كتاب همسرش را در چند جمله مردي خوش ذوق، شيفته شعر و ادبيات و تاريخ وصف ميكند و پس از دوران كودكي خودش ميگويد كه چطور به عنوان زني ساكن ولايت پنجشير عمري را در جنگ گذرانده و زندگي ناآرامي را سپري كرده است.
او ميخواهد در اين روايت به عنوان زني عاشق احمدشاه مسعود به دل تاريخي مانوس با جنگ و فقر برود كه با چشمانش مشاهده و با پوست، گوشت و استخوانش زندگي كرده است.
“آنقدر دلم میخواهد دربارهاش صحبت كنم كه نمیدانم از كجا شروع كنم. او، این مرد برجسته، خوشذوق، فرهیخته، شیفته شعر و ادبیات و تاریخ، این قهرمان جنگ بر ضد شوروی و مقاومت علیه طالبان كه دختر ساده و بیتجربهای مثل من را كه در آن زمان هفدهساله بودم، به همسری گرفت و به او عشق ورزید، احمدشاه مسعود است. اما برای این كه بفهمید چرا او و من، بایستی از ابتدا آغاز كنم. داعیه آن را ندارم كه تاریخ بزرگ كشورم را روایت كنم، بلكه فقط میخواهم متواضعانه در جایگاه خود بمانم، همان جایگاهی كه در كنار همسرم داشتهام. آنچه میخواهم تعریف كنم، داستان یك عشق است و علاوه بر آن داستان زندگی خودم به عنوان یك افغانی مقیم دره پنجشیر كه بیست و چهارسال جنگ را حس كرده است. كتاب حاضر، دربرگیرنده خاطرات صدیقه مسعود، همسر احمدشاه مسعود از وی است كه به گوشهای از آن اشاره شد. این كتاب جایزه وریته سال 2005 را از آن خود كرده است.”
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.